لینک های اصلی
عضویت گیم نت ها
ورود گیم نت ها
بهترین بازیکنان کانتر
بهترین بازیکنان pes
لیست گیم نت ها
فرم ثبت امتیازات کانتر
فرم ثبت امتیازات pes
 مطالب و مقالات
اجتماعی و جامعه
اداری و مدیریت
اطلاعات عمومی
اقتصاد، پول و بانک ها
پزشکی سلامت
تاریخی
جغرافیا
درسی و کمک درسی
رایانه و نرم افزار
زبان و ادبیات
گیاه شناسی و کشاورزی
مذهبی و دینی
 
شاد زیستن هفتم تفکر و سبک زندگی

 

ردیف نوع فایل تعداد صفحات اندازه فایل فرمت فایل دانلود دانلود کنید

لینک دانلود
1 word
pdf
فایلها ویرایش شده و آماده پرینت است فقط نام خود را بنویسید.
  
3 210 KB ZIP

شاد زیستن

پیشگفتار: شادی، یک محصول جانبی است.نکته جالب در مورد شادی این است که شادی، هدفی نیست که بشود به تنهایی آن را تعیین کرد، به سمت آن حرکت کرد یا آن را کسب کرد .شادی یک محصول جانبی است که وقتی به سمت شما می آید که در کنار افرادی که دوست شان دارید و برایشان احترام قائل هستید مشغول انجام کاری باشید که از آن لذت می برید .شادی، به معنای درک رو به رشد یک ایده آل ارزشمند است. هر گاه احساس کنید که قدم به قدم در حال حرکت به سمت چیزی هستید که برایتان مهم است؛ یعنی حرکت به سمت مهم ترین هدف هایتان، به طور خودکار احساس شادی و رضایت می کنید و رضایت فردی و سلامتی زیادی را حس خواهید کرد. شادی، پنج عنصر تشکیل دهنده دارد. ضعف در هر یک از این حوزه ها می تواند باعث بروز اضطراب و ناراحتی شود و شما را در وضعیتی قرار دهد که حس کنید کنترل زندگی خود را در دست ندارید.

مقدمه: شادی و سرور از حالت های درونی انسان است که نمودهای بیرونی هم دارد. این حالت محصول و معلول نوعی آگاهی از تحقق اهداف و آرزوهاست و زمانی ایجاد می شود که انسان به یکی از اهداف و آرزوهای خود دست یابد یا این که احتمال تحقق آن را بالا بداند. شادی از حس رضایت مندی و پیروزی به دست می آید و وقتی انسان به هدف خود نمی رسد یا آرزوی خود را بر باد رفته می بیند، حالت غم و اندوه بر او چیره می شود. یعنی حزن و اندوه حالتی است که از حس نارضایتی و شکست به دست می آید.قرآن کریم واژه های «سرور و فرح» را هم برای سرورهای ممدوح به کار برده است و هم برای فرح های مذموم. در سوره ی انشقاق آمده است: « اما کسی که نامه ی اعمالش به دست راستش داده شود... خوشحال به سوی خانواده اش باز می گردد؛ و اما کسی که نامه ی اعمالش به پشت سرش داده شود... در شعله های سوزان آتش می سوزد. چرا که او در میان خانواده اش پیوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود.»در آیه 76 سوره ی قصص می خوانیم: «[به خاطر آورید] هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه از سر غرور شادی مکن، که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد.» اما در آیه 58 سوره ی یونس همین واژه به معنای مثبت به کار برده شده است.شادی، عموماً حالت آنی و مقطعی دارد و در صورتی می تواند ارزش پایدارتری داشته باشد که به رضامندی و در نتیجه شادکامی و خوشبختی منجر شود. شادی هایی که خوشبختی و سعادت و کمال ما را به خطر می اندازند نه تنها ارزشمند نیستند که باید از آن ها پرهیز کرد. امام علی (ع) می فرماید: «بسا لذت هایی فوری که اندوهی طولانی به ارمغان می آورند.» از سوی دیگر، شاد بودن یکی از خواسته های فطری انسان است. به همین دلیل خدای متعال یکی از پاداش های اخروی مؤمنان و یکی از نعمت های اهل بهشت را شاد بودن و دوری از غم و اندوه می داند. (فاطر، 34 و35) در مقابل، از جمله ی عذاب های اخروی که برای بد کاران در نظر گرفته شده است، غمگین بودن و داشتن چهره های عبوس و قیافه های غم زده است.(زمر، 60) انسان فطرتاً دوست دارد شادی های پایدار و بادوامی داشته باشد. امام علی در خطبه متقین (خطبه 193) یکی از ویژگی های انسان های پارسا را نشاط دائمی می داند. هر چه دوام شادی بیش تر باشد، دوست داشتنی تر و خواستنی تر است. انسان از شادی های کوتاه مدتی که غم ها و اندوه های بلند مدتی را به دنبال می آورند گریزان است. هر چند ممکن است به هنگام برخورد با چنان اموری در اثر هیجانات کاذب نتواند بر اساس عقلانیت تصمیم بگیرد و مرتکب چنان شادی ها و لذت هایی شود که عمری اندوه و غم و پشیمانی را به دنبال خواهد داشت.

بیان مسئله: خنده، شوخی و شادمانی ویژگی شایسته انسانهاست که از گستره احساسات آنان دستچین می شود، نشان از نشاط روحی داشته و موجب بردباری و شکیبایی آدمی می شود. ره آورد این صفات سه گانه، رهایی انسان از فرسودگی خاطر و دوری از پژمردگی گلبرگهای وجود بوده که در پرتو آن آرامش، آینده نگری و بصیرت افزون تری در تصمیم گیریها فراهم شده و دشواری کمتر و کامیابی بیشتری در مسیر زندگی خواهد بود. به جرئت می توان گفت که این موضوع از اهمیت بسیار والایی در زندگانی برخوردار میباشد. آیین آسمانی اسلام که دینی کامل و جامع است، با توجه به نیازهای انسان و زمینه های کمال و تکامل او در جلوه های مختلف، نگاهی همه سویه به این پدیده نموده و برای تجدید توان و کسب نشاط و طراوت روحی، راهکاری به نام خرسند سازی همنوعان را ارائه کرده و آن را از خصلتهای خداجویان دانسته است. از این رو رهبانیّت یا دوری از لذّتهای زندگی و شادیهای شایسته فردی و اجتماعی را ممنوع ساخته، حضور در عرصه های مختلف و بهره گیری از نشاط، تنوّع و شادی را سیره ای پسندیده، بلکه عبادتی بزرگ معرفی نموده است.بی شک آشنایی با مجموعه آموزه های دینی، احیاگر نوعی اعتدال، روشن بینی و جامع نگری است تا در کنار اشک و آه، دعا و مناجات و سیاه پوشی در سوک پیشوایان تابناک، تمامی دین باوران بینش مند و خردورز، از ظاهری آراسته و زیبا، پوششی روشن و روح افزا و بویی خوش و دل آرا بهره مند شوند؛ خرسند و خوشحال و پر سرور و شادمان در صحنه های مختلف اجتماع ظاهر شوند.

علاوه بر معارف ناب دینی، روان شناسان نیز بین خنده و نشاط روحی با سلامتی سایر اعضای بدن ارتباطی نزدیک دیده، خوشرویی و خرسندی را بهترین راه ارتباط با همگان به ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان ارزیابی می کنند و حتّی برخی از آنان روان درمانی را با خنده انجام داده و سلامت جسمانی را در افق نشاط و شادابی روانی جستجو میکنند.با نگاهی به جامعه و جلوه های مختلف بینشها و گرایشهای افراد، دیدگاههای متفاوت یا متضادی دیده می-شود که در پاره¬ای از صحنه¬ها مایه تعجب خواهد بود:

دیدگاه نخست عرصه¬های گوناگون زندگی را تالار نمایشی خنده آور می داند که در لحظه های آن باید به خنده و قهقهه پرداخت و به دور از هر مسئولیّتی، همراه با گفتنیهای شادی بخش، زیبا پوشید و گوارا نوشید، تا در نگاه دیگران خوشبخت واقعی دانسته شده، زندگی لبریز از خوشی و شادمانی داشت! از این رو چون سخن از واقعیات زندگی و حقایق مقدس هستی با اینان مطرح شده و مسئولیت انسان در صحنه¬های مختلف اجتماع گوشزد می¬شود، سر تکان داده و چهره برمی¬گردانند.

دیدگاه دیگر آن است که خنده و شوخی کار انسانهای سبک، جلف و بی¬خرد است؛ کسانی که زندگی را بازیچه دانسته و هیچ مسئولیتی در خود احساس نمی¬کنند! باید سنگین و باوقار، سخت و همیشه جدّی بود، تا وقار و عظمت و ابهت به دست آورد و اطرافیان نگاه بالایی به ما داشته و بدانند حالات کودکانه در ما وجود ندارد! اینان دوستان و نزدیکان را در حسرت لبخندی اندک فرومی¬برند و همواره صورتی فرورفته در قحطیِ نشاط و شادی داشته، تمامی ناهمواریهای زندگی و سنگلاخهای حوادث در نقشه پر چین و چروک چهره آنان نمایان است. با ورود در هر محفلی، خود، خانواده و اطرافیان را در ماتمی جانکاه و لحظاتی سخت و دردآلود فرو برده، رهایی از وضعیتی این چنین را آرزوی قلبی تمامی حاضران مینمایند!!

دیدگاه سوم آن است که آفرینش، داستانی خیالی، کتابی خنده¬آور و یا مهمانخانه تن¬پروری نیست تا یگانه آرمان انسان، جشن و شادکامی و فریاد و پایکوبی در آن محسوب شود! و یا عظمت شخصیت آدمی هرگز در لابلای چین و چروکِ چهره و فریاد رعدآسای او احساس نمی¬شود، بلکه گستره هستی مدرسه¬ای بس بزرگ است که با آغاز تکلیف، همه ما حضوری جدّی در آن می¬یابیم و در هر لحظه آن باید هوشیاری و آگاهی خویش را افزایش دهیم و در امتحانهای مختلف سربلند و پیروز بیرون آییم.

در این میان تبسّم، خنده، شوخی و شادمانی، ارمغانهای الهی در آغوش عشق و احساس انسانهاست که با هریک، این ایّام ارزشمند را می توان با طراوت و پرنشاط سپری کرد و با نگرشی روشن از دانش و بینش، هیچگاه شیرینی و حلاوت این صفات را با زهرِ گناه، آلوده نساخت!

امروزه انسانها به دلیل مشغله زیاد روحی و روانی نیاز به آرامش و شادی دارند که راههای شاد زیستن می تواند در این راه به این افراد کمک کند.

این راه‌ها عبارتند از :

1-هر لحظه از زندگی را دوست بدار: گاهی فعالیت خود را متوقف کنید و بازی کودکان را تماشا کنید و گل رزی را ببویید. نمونه هایی از مردم که برای لذت بردن از اتفاقات عادی زندگی که معمولاً با عجله از آن می گذرند، وقت می گذرانند یا به لحظات خوبی که در طی روز داشته اند فکر می کنند، شادی در آنها بیشتر و افسردگی در آنها کاهش می یافته است.

2-از مقایسه کردن پرهیز کنید: با اینکه چشم و هم چشمی با همسایه و آشنایان جزو فرهنگ خیلی از ملت هاست، اما مقایسه کردن خودمان با دیگران می تواند به شادی و ارزشی که برای خود قایلیم لطمه بزند. بجای مقایسه کردن خود با دیگران، بر موفقیت های شخصی تمرکز کنید که شما را بسوی رضایت از خودتان سوق دهد.

3-پول را از اولویت های خود پایین بیاورید: افرادی که پول را در بالاترین اولویت های خود قرار می دهند، در معرض افسردگی و اضطراب بیشتر و عزت نفس کمتری هستند. هر چقدر رضایت و آرزوهای خود را در امور مادی قرار دهیم، کمتر آن را می یابیم. در واقع شادی بدست آمده عمر بسیار کوتاهی خواهد داشت. در ضمن افرادی که به دنبال پول هستند، سرزندگی و شکوفایی کمتری در زندگی خواهند داشت.

4-اهداف با معنایی داشته باشید: افرادی که برای رسیدن به چیز مشخصی تلاش می کنند، چه یاد گرفتن هنر دستی باشد یا بزرگ کردن فرزندانی خوب، بسیار بیشتر از کسانی که رویا و آرزوی قوی ندارند، شاد خواهند بود. به عنوان یک انسان ما به نیرویی برای کامیابی نیازمندیم. شادی نقطه برخورد لذت بردن و معناگرایی است. چه در محل کار و چه در خانه، هدف این است که مشغول به فعالیتهایی باشید که برای شما مشخص و لذت زاست.

5-ابتکار عمل در کار: اینکه چقدر در محیط کار شاد هستیم، بستگی به میزان ابتکار ما دارد. وقتی ما بتوانیم خلاقیتی را اعمال کنیم، به دیگران کمک کنیم، روشهایی برای پیشرفت پیشنهاد دهیم یا وظایف جدیدی اضافه برکار به عهده بگیریم، مثل این است که پاداش خوبی دریافت کرده باشیم و همه چیز را در کنترل بگیریم.

6-دوستان و خانواده خوب: افراد خوشبخت، خانواده و دوستان خوبی دارند و در روابطشان حمایت می شوند. در نتیجه دوستی های سطحی فایده ای نخواهد داشت و ما به روابط عمیق نیازمندیم که شامل درک و توجه باشد.

7-لبخند بزنید حتی وقتی احساس خوبی ندارید: ساده به نظر می رسد اما روش مفیدی است. افراد شاد راه های ممکن، فرصتها و موفقیت را می بینند. وقتی به آینده فکر می کنند خوش بین هستند و وقتی به گذشته می نگرند، نقاط قوت را به یاد می آورند. حتی اگر هرگز قادر به دیدن نیمه پر نیستید، با تمرین می توانید مثبت اندیشی را برای خود عادت کنید.انتظار:زندگی را در زمان حال بگذران و نفست را به خاطر اتفاقات آینده در سینه حبس نکن. وقتی منتظر وقوع چیزی هستید خود را با کار دیگری مشغول کنید. با رها کردن موقعیت به حال خود، نتایج را تسریع کنید.

بخشندگی:کینه‌ورزی یکی از اصلی‌ترین علل بیماری‌هاست. سرزنش کردن دیگران هیچ ثمری برای ما ندارد و چیزی را تغییر نمی‌دهد. سرزنش خود و دیگران تنها ما را از پرداختن به مسئله اصلی که باید انجام دهیم باز می‌دارد. انتخاب با ماست که مهار زندگی خود را بدست گیریم و در حال زندگی کنیم یا خود را در لجاجت‌ها و پریشانی‌های گذشته زنجیر کنیم.

مقابله با افسردگی:آیا احمقانه نیست تمام نگرانی‌های ۲۵ سال آتی را با خود حمل کنیم و تازه متعجب باشیم که چرا زندگی اینگونه دشوار است؟ ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی امروز طراحی کرده‌اند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد.

شوخی:ما اغلب وقتی مریض می‌شویم که خود و زندگی را بیش از اندازه جدی می‌گیریم. آنچه برای سالم ماندن بدن نیاز داریم، خندیدن است. بیایید گاه و بیگاه برای خود خاطر‌نشان کنیم که ما انسان هستیم و مانند تمام انسان‌های دیگر ممکن است کارهای احمقانه از ما سر بزند. اگر توقع شما بی‌عیب و نقص بودن و کمال است به این سیاره تعلق ندارید. زندگی آنقدرها جدی نیست بیایید شوخی را جدی‌تر بگیریم.ما به طرف اندیشه‌های غالب خود کشیده می‌شویم:اصل از این قرار است:« به هر چیزی که فکر کنی به طرفش کشیده می‌شوی» حتی اگر آن افکار دلخواهمان نباشند. علت اینست که مسیر حرکت ذهن همیشه بسوی هر چیز است و نه در جهت گریز از آن. تفکر مثبت سازنده است، به آنچه می‌خواهید فکر کنید.

ضمیر ناهشیار: بیایید بپذیریم که ما هر روز از طریق افکار خود برنامه‌های تازه‌ای به ضمیر ناهشیار خود می‌دهیم.پس مواظب افکارمان باشیم. هدف خود را «به‌دست آمده» تصور کنید تا ضمیر ناهشیار شما ترتیب رسیدن به آن را فراهم کند.

تخیل:هر چه تخیل شما رشد یافته‌تر باشد یادآوری و حل مسائل برایتان آسان‌تر است. تخیل خود را مانند جسم خود پرورش دهید. همه چیز از رویا آغاز می‌شود. حامی رویای خود باشید. در ترانه‌ای آمده است « اگر هرگز رویایی نداشته‌‌اید، پس هیچوقت هم‌رویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.»

تمرین ذهنی:ارزش اساسی تمرین ذهنی در این است که ما را قادر به ارائه الگوهایی از عملکرد کامل و بدون نقص به سلول‌های مغزی‌مان می‌کند. ما در تخیل مرتکب اشتباه نمی‌شویم. در هر حال قبل از هر چیز زمانی را به انجام بی‌عیب و نقص عملی که می‌خواهید انجام دهید، در ذهن خود بپردازید.

قانون جذب:ذهن انسان شبیه یک آهنرباست و هر چه را به آن فکر کند بطرف خود می‌کشد. به خواسته‌های خود فکر کنید تا به آنها دست یابید. البته استفاده از نیروی فکر جایگزینی برای عمل نیست، بلکه استفاده صحیح از ذهن ما را قادر می‌سازد که با سهولت و سرعت بیشتر به اهداف خود دست پیدا کنیم.

ترس:با تعمیم این اصل به اصل تازه‌ای می‌رسیم با نام «ترس از دست دادن». وقتی بیم از دست دادن چیزی را داریم، خود را مستعد از دست دادن آن می‌کنیم.اصل از این قرار است:« بر آنچه که دارید تمرکز کنید، از داشتن آن لذت ببرید و نگران از دست دادنش نباشید» اگر بر این باور باشیم که با از دست دادن چیزی یا کسی زندگی ما رو به نابودی خواهد گذاشت آنگاه چه بسا جهان تصمیم بگیرد به ما اثبات کند که بدون آن چیز یا آن کس هم قادر به زندگی خواهیم بود. ترس از دست دادن، زیستن در زمان حال نیست، زیستن در آینده است.